×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

manam mesl to deltangam

× shayad bad nabashe behesh ye sar nezani
×

آدرس وبلاگ من

saba82.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/saba82

?????? ???? ?????? ???? ???? ?????? ??? ??? ????? ??????
× ?????? ???? ???? ?? ???? ???? ?????? ??? ??? ????? ??????

مدل های آماده شدن برای رفتن به عروسی

امشب برای ساعت 7 شب عروسی دعوتیم . خب باید حاضر بشیم تا به موقع به مجلس برسیم و بدقول نشیم . عروسی رفتن یه مقدماتی داره .من این مقدمات رو براتون میگم : برای خانم : ♦ از 10 روز پیش از آرایشگر مخصوصش وقت گرفته تا برای ساعت 1 تا 30/1 اونجا باشن . ♦ 8 صبح بیدار میشه . یه نگاهی توی آینه میندازه و خودش رو برای امشب، آماده تصور میکنه . با همون قیافه خواب آلودو ژولیده لبخند رضایتی روی لباش میشینه . ♦ مراسم برانداز کردن و سپس صبحانه و بعدش تلفن زدن به خواهر و مادر و چک کردن برنامه روز برای رفتن به عروسی حدود یک ساعتی طول میکشه. ♦ ساعت 9 به سلامتی میره که یک "دوش کوچولو" بگیره ( این "دوش کوچولو" شامل : شستشوی سر با شامپوی تقویتی دارای آهن و روی و منیزیم، سپس نرم کننده مو، سپس ماسک مخصوص موهای رنگ شده، سپس استفاده از سفیدآب برای لایه برداری پوست صورت، سپس شستشوی صورت با صابون ضد جوش و چروک، استفاده از شامپوی ملایم مخصوص بدن، استفاده از سنگ پای مخصوص نرمی کف پا، دوش ولرم و خدا بخواد نهایتا دوش آب سرد برای سفتی عضلات و پوست بدن ) ♦ اگه بدی پیش نیاد، ساعت 30/10 پس از یک "دوش کوچولو" ونوشیدن یک لیوان آب پرتقال خنک، آماده میشه برای مراسم استعمال انواع و اقسام کرم و لوسیون! این مراسم شامل: استفاده از لوسیون تقویت مو، مژه و ابرو، ماساژ ساقه مو با کرم ضد الکتریسیته ن مو، ماساژ صورت ابتدابا اسکراب و سپس ماسک لجن زیبایی وپس از آن با کرم لیفتینگ و ضد چروک، استفاده از لوسیون ضد حساسیت وخشکی پوست بدن، ماساژ کف پاها با ماساژور برای رفع خستگی، استفاده از کرم ضدترک پا و در نهایت استفاده از کرم دست و ناخن . ♦خب ساعت 12 شده و کم کم دل خانم داره ضعف میره و یاد ناهار میفته. گوشی رو برمیداره وبه همسر مهربونش میگه : عزیزم چون امشب عروسی دعوت داریم و من کار دارم نتونستم ناهار بپزم، البته من اگه غذا نخورم بهتره چون میترسم لباسم تنم نره!!! تو یه چیزی بخور و بیا خونه. فدات شم. میبینمت. فعلا بای!!!! ♦ ساعت 30/12 کم کم آماده میشه برای رفتن به آرایشگاه .خود این پروسه حدود یک ساعتی زمان میبره. ♦ راس ساعت 30/1 میرسه به آرایشگاه و پس از خوش و بشی با خانم آرایشگر(تعریف کذایی از رنگ موی "هویجی" که البته خودش میگه "مسی"!!!) مراسم "پیرایش و آرایش" آغاز میشه!!! مراسم شامل: پیچیدن کل موها ، نشستن زیر سشوار کلاهی برای 30 دقیقه و گاهی بیشتر، باز کردن موها و کشیدن سشوار دستی، شنیون و استفاده از انواع و اقسام ژل و تافت و چسب مو، آغاز مراحل آرایش و گریم صورت!!! که البته خود این مرحله یک ساعتی زمان میبره. خلاصه بعد از هنرنمایی خانم آرایشگر وقتی توی آینه خودشو میبینه اولش شوکه میشه اما بعدش که به طراحی بی نظیر و منحصر بفرد!!! چشمهاش (که معلوم نیست کوبیسمه؟ رئالیسمه؟سورئالیسمه؟ مینیاتوره ؟سنتیه ؟ عربیه ؟ خلیجیه؟) نگاه میکنه چنان قندی در دلش آب میشه که شیرینیش دلش رو میزنه!!! بعد از پرداخت هزینه هنگفت آرایشگاه عازم منزل میشه تا لباسشو بپوشه و با آقا راهی عروسی بشه . ♦ساعت 6 شده و خانم میره سراغ لباس مدل عربی و آنچنانیش که از مدتها قبل توسط مزون معروفی براش دوخته شده و متعاقبا هزینه گزافی هم بابتش پرداخته. لباس رو که با آداب خاصی روی تخت پهن کرده تا خال بهش نیفته، با احتیاط بر میداره و تنش میکنه و قبل از اینکه بخواد کفشهای پاشنه 12 سانتیشو! بپوشه، خودشو برانداز دیگه ای توی آینه میکنه و میره سراغ کفشهاش. اما از اونجایی که لباس از توی کمرش تنگ و چسبونه و دنباله شلوغی داره از همسر مجددا مهربونش !!! میخواد که بیاد و کفشهاشو پاش کنه. بعد قری به سرو کمر میده و چشماشو که مدلش معلوم نیست چیه! با عشوه و ادا برای شوهرش بهم میزنه و میگه: خوشگل شدم؟؟؟ ♦ ساعت 30/7 شده و هنوز خانم داره خودشو برانداز میکنه!!! تازه هنوز نمیدونه کدوم جواهرش رو باید با لباسش ست کنه!!! برای آقا: ♦ صبح طبق روال هرروز میره سر کار و عصر ساعت 30/5 میاد خونه. ♦ ساعت 45/5 میره یک دوش میگیره (این دوش واقعا "دوش کوچولو" محسوب میشه. میره زیر دوش یک دست شامپو به سرش میزنه و از کف همون شامپو "شرپ شرپ" تنش رو هم میشوره و 3 دقیقه بعد میاد بیرون!) ♦ با همون حوله تن پوش میشینه یک چایی میخوره و بعد صورتش رو "شیو" میکنه و بعدش میره سر کمد لباسهاش. یکی از اون کت و شلوارهایی که چند دست دیگه عین همون داره برمیداره و با یکی از پیراهنهای راه راهش (فقط ضخامت خطهاش با هم فرق داره و یکی دو درجه هم رنگش !!!) و کراواتی که باهاش ست بشه میپوشه و آماده رفتنه. ♦ ساعت 30/6 شده و آقا باید بشینه تا برانداز کردنهای خانم تموم بشه !!!!
یکشنبه 19 فروردین 1391 - 4:13:42 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://saba82.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 28 دی 1391   9:07:59 PM

هیچی جدی نگیرید

منظورش این بود که مثلا ما مردا چشمامون پاکه

مرسی از نظرت  

http://saba82.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 21 دی 1391   12:57:59 AM

مرسی

چشم حتما 

ارسال پيام

شنبه 15 دی 1391   10:39:08 AM

Likes 1

khobee

faghat

axam chandta bezari jazab tar mishe,,,,

az ma goftan booood

آمار وبلاگ

11281 بازدید

2 بازدید امروز

2 بازدید دیروز

24 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements